عفو و گذشت
عفو به معنای گذشتن از گناه و ترک کیفر آن است و اصل و ریشه آن به معنی محو و نابودی است.[1] ولی راغب در مفردات این معنی را ریشه اصلی نمیداند و معتقد است که عفو به معنای قصد گرفتن چیزی است و به همین مناسبت به وزش بادهایی که منجر به ویرانی و گرفتن چیزی میشود، این واژه اطلاق شده است و اگر به محو کردن، عفو اطلاق میگردد بخاطر این است که آن هم نوعی قصد برگرفتن چیزی است.[2] امام صادق(ع) در تعریف عفو میفرمایند: عفو کردن و از تقصیر گذشتن با وجود قدرت و انتقام، طریقه پیامبران و متقیان است و معنی عفو آن است که هر گاه از کسی جرمی و تقصیری نسبت به تو واقع شود، پیِ او نروی و به او اظهار نکنی و از ظاهر و باطن فراموش کنی و احسان را به او زیادهتر از پیش کنی.[3]
عفو در آیات مطالعه قرآن کریم به ما نشان میدهد آیاتی که مشتمل بر واژه عفو بوده و یا واژههایی که بر معنی عفو دلالت میکنند (مانند رحمت و مغفرت و...)، به روشنی گویای موضوع عفو و گذشت هستند. دستهای از آیات به عفو خداوند اشاره دارند: «بعضی از شما خواهان دنیا بودند و بعضی خواهان آخرت، پس خداوند شما را از آنها منصرف ساخت (و پیروزی شما به شکست انجامید) تا شما را آزمایش کند و او شما را بخشید و خداوند نسبت به مؤمنان فضل و بخشش دارد.»[4]
برخی آیات به عفو اولیای خداوند اشاره دارد: «گفت امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست. خداوند شما را میبخشد و ارحم الراحمین است.»[5]
در این آیه حضرت یوسف(ع) نه تنها از حق خود گذشت و حتی حاضر نشد کمترین توبیخ و سرزنشی را در حق برادرانش روا دارد، بلکه از نظر حق الله نیز آنان را اطمینان داد که خداوند غفور و بخشنده است.[6]
|
ادامه مطلب ...
قرآن .
((از امـوال آنان صدقه اى بگیر تا به وسیله آن ایشان را پاک و پاکیزه سازى , و
برایشان دعا کن , زیرا دعا کردن تو براى آنان آرامشى است و خدا شنواى داناست )).
ـ پـیـامـبـرخدا(ص ): زمین قیامت (یکپارچه )آتش است به جز سایه مؤمن , زیرا صدقه
اش بر او سایه مى افکند.
ـ امام على (ع ) : صدقه , سپرى است در برابر آتش .
ـ پـیامبر خدا(ص ) : صدقه , گرماى گورها را از صدقه دهنده دور مى کند و روز قیامت
مؤمن در سایه صدقه خود پناه مى گیرد.
ـ (روز قیامت ) هر کسى در سایه صدقه خود است تا آن که میان مردم داورى شود.
ـ صدقه , خشم پروردگار را فرو مى نشاند.
ـ هرگاه مرد دست خود را به دادن صدقه دراز کند , خداوند به رویش لبخندمى زند و هر
که خدا به رویش لبخند زند , آمرزیده است .
ـ امـام صادق (ع ) : چون آیه زکات ((ازاموال آنان صدقه اى بگیر تا بدان وسیله آنها
را پاک و پاکیزه گـردانـى )) در ماه رمضان نازل شد ,رسول خدا(ص ) به جارچى خود
فرمود تا در میان مردم جار زند که : خداوند زکات را نیز ,همچون نماز بر شما واجب
فرمود.
خداوند گیرنده صدقات است .
قرآن .
((آیـا نـدانـسـتـنـد کـه تنها خداست که توبه بندگانش رامى پذیرد و صدقات را مى
گیرد و این خداست که توبه پذیر مهربان است )) ؟
.
ـ امـام صـادق (ع ) : خداى تبارک و تعالى مى فرماید : هیچ چیزى نیست مگر این که
کسى رامامور گرفتن آن کرده ام به جز صدقه که آن را با دست خودم مى قاپم .
ـ پیامبر خدا(ص ) : دو چیز است که دوست ندارم کسى در آنها با من شریک شود : وضویم
,زیرا جز نـمـاز مـن اسـت و صدقه ام که باید از دست من به دست سائل برسد , زیرا
صدقه دردست خداى رحمان مى افتد.
پاداش صدقه .
قرآن .
((خـدا ربـا را بـى بـرکـت مى کند و بر صدقات مى افزاید وخدا هیچ ناسپاس گنهکارى
را دوست ندارد)).
ـ امـام صـادق (ع ) : خـداى تـعـالـى فـرموده است : بعضى از بندگان من نصف خرمایى
را صدقه مـى دهـنـد و من , همچنان که یکى از شما کره اسب خود را مى پروراند , آن
نصف خرما را براى او مى پرورانم تا جایى که آن را مانند کوه احد مى گردانم .
ـ پـیـامبر خدا(ص ) : حتى اگر شده بانصف خرمایى خود را از آتش نگه دارید , زیرا
همان طور که یـکـى از شـمـا کـره اسـب یا کره شتر خود را مى پروراند , خداى عزوجل
نیز آن نصف خرما را براى صـاحـبـش مى پروراندتا آن که در روز قیامت آن را که
بزرگتر از یک کوه عظیم شده است , به او مى دهد.
ـ هـمـان گـونه که فردى از شما کره اسب یا شتر خود را مى پروراند , خداوند نیز یک
دانه خرما یا لقمه نان (صدقه ) را مى پروراند چندان که به اندازه کوه احد مى شود.
صدقه و دفع بلا.
ـ پـیـامـبـر خدا(ص ) : صدقه بلا را دفع مى کند و مؤثرترین داروست ,
صدقه قضاى حتمى را دفع مى کند و درد و بیماریها را چیزى جزدعا و صدقه از بین نبرد.
ـ خـداى یـکـتـا درد و تـوده مـعده و آتش سوزى و غرق شدن و ویرانى و دیوانگى را با
صدقه دفع مى کند ـ رسول خدا هفتاد بلا را بر شمرد ـ.
ـ صدقه , هفتاد نوع بلا را دفع مى کندکه ساده ترین آنها جذام و پیسى است .
ـ صدقه , هفتاد در بلا را مى بندد.
|
ادامه مطلب ...
انواع روشهای تدریس به سبکی دیگر:
در کنار روشهای دیگر برای تدریس از روشهای زیر نیزمی توان استفاده نمود که هم یادگیری را آسان می کند و هم برای دانش آموزان جذابیت بیشتری است. در واقع می توان گفت این روشها ،روش تمثیلی است چون همیشه آوردن مثال باعث روشن شدن یک مطلب می شود. و این هم یک نوع روش تدریس است.همکاران عزیز می توانند با کمی خلاقیت بهترین مثالها را با توجه به علائق و شرایط و محیط پیرامون دانش آموزان برای آنها بیاورند تا هم یادگیری برای انها شیرینتر شود و هم اینکه مطالب در ذهن آنها ثبات بیشتر داشته باشد.
الف-روشهای انواعی:
انواع دوست:از این روش می توان در درس پانزدهم )همنشین ) به عنوان مثال برای انواع دوست استفاده نمود :
1- عنکبوتی: دوستی که دام پهن می کند برای فریب وسوءاستفاده .
2- مگسی : دوستی که فقط عیب انسان را می بیند.
3- موریانه ای: انسان را از درون پوک می کند اول متوجه نمی شود بعد می فهمد تا از دوست ضرر کرده است.
4-کنه ای: دوستی افراطی که نقش مثبتی ندارد.
5- زنبوری: به زبان و عمل به آدم نیش می زند.
6- مورچه ای :به تو می رسد برای نفع و استفاده خودش.
7- پروانه ای : راز دار ، فداکار ،با صداقت ، انسان را بیاد خدا می اندازد......
انواع سفر: مثال برای جذاب نمودن درس هشتم
ادامه مطلب ...
گزیده ای از فنون کلاسداری دینی :
1 . داشتن خلوص نیت
2 . برخورد صادقانه و بدون تکلف با دانش آموز
3 . بالا بردن سطح علمی خویش ( آشنایی با روشهای نوین تدریس )
4 . انعطاف پذیری و سعه صدر در مقابل رفتارهای گوناگون دانش آموزان
5 . استفاده از داستان و شعر جهت ارائه پندهای اخلاقی
6 . خودداری از اظهار نظرهای سیاسی و تحمیل آن به دانش آموزان
7 . داشتن حسن تدبیر ( نرمش و سخت گیری بجا و بموقع)
8 . پرهیز از تمسخر و نیش زدن به دانش آموز
9 . اشاعه بحث و گفتگو جهت برقراری انضباط و حل مشکلات
10 . تحریک احساسات و عواطف دانش آموزان با کلماتی مانند آفرین ، چه جالب ، عجب و . . .
11 . و به فرموده علامه طباطبایی :
الف ) معلم باید به آنچه می گیود باور داشته باشد .
ب ) به آنچه خود باور کرده عمل کند .
ج ) در کلاس حالتش طوری باشد که دل دانش آموز را به دنبال بکشاند .