ـ امام على (ع ) : حسد دردى بى درمان است .
ـ حسد خوى فرومایگان و تنگ نظران است .
ـ حسادت دام بزرگ ابلیس است .
ـ حسادت زندان روح است .
ـ حسادت بدترین بیمارى است .
ـ حسادت یکى از دو عذاب است .
ـ حـسـادت عـیبى رسوا و بخلى سهمگین است و حسود تا به آرزوى خود درباره محسودش نرسد آرام نمى گیرد.
ـ حسد سر آمد رذیلت هاست .
ـ هر گاه باران حسادت فرو ریزد گیاه تبهکارى بروید.
ـ آفرین بر حسادت ! چه عدالت پیشه است ! پیش از همه صاحب خود را مى کشد.
ـ هر که شیفته حسادت باشد نحسى و شور بختى شیفته او گردد.
ـ حسادت مرکب رنج است .
ـ ثمره حسادت بدبختى در دنیا وآخرت است .
ـ هر که حسادت را رها کند محبوب مردمان شود.
حسود.
قرآن .
((و از شر وگزند حسود آن گاه که حسادت ورزد)).
ـ امام على (ع ) : حسود جز با از بین رفت نعمت (محسود) آرام نمى گیرد.
ـ حسود از بدیها (و ناراحتیهاى دیگران ) شاد مى شود و از شادیها (ى مردم ) غمگین مى گردد.
ـ حسود زوال نعمت از محسود را براى خود نعمت مى داند.
ـ حـسـود بـه زبـان لاف دوسـتى مى زند ودر عمل مخفیانه دشمنى مى ورزد و , بنا بر این , او نام دوست را برخود دارد و صفت دشمن را.
ـ ستمگرى چون حسود ندیدم که به ستمدیده ماننده تر باشد.
ـ امـام صـادق (ع ) : حسود پیش از آن که به محسود زیان رساند به خود زیان مى زند,مانند ابلیس که با حسد ورزى براى خود نفرین خرید و براى آدم (ع ) , برگزیدگى .
ـ امـام عـلـى (ع ) : سـتـمـگـرى چـون حـسـود نـدیـدم کـه بـه ستمدیده ماننده تر باشد : جانى سرگردان دارد و دلى بیقرار و اندوهى پیوسته .
ـ از (رنج ) حسود تو را همین بس که وقتى تو شادى او غمگین و ناراحت است .
ـ آنچه که حسود (از حسادت خود) مى کشد او را بس است .
ـ امام صادق (ع ) : خیرخواهى از حسود محال است .
ناراحتى حسود از نعمتهاى خدا.
قرآن .
((یا بر مردم به خاطر نعمتى که خدا از فضل خویش به آنان ارزانى داشته است حسادت مى ورزند ؟
هر آینه ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و فرمانروایى بزرگى ارزانى داشتیم)).
ـ پـیـامـبر خدا (ص ) : خداى عزوجل به موسى بن عمران فرمود : اى پسر عمران !به نعمتى که به مردم عطا کرده ام حسد مبر و چشم به آن نعمت مدوز و دل در پى آن نداشته باش , زیرا که حسود از نعمتهاى من ناراحت است و از قسمتى که براى بندگانم مقرر داشته ام رویگردان .
ـ هـان ! بـا نـعـمـتـهـاى خـدا دشمنى مکنید , عرض شد : اى رسول خدا ! چه کسى با نعمتهاى خدادشمنى مى کند ؟
فرمود : آنان که به مردم حسادت مى ورزند.
ـ امـام صـادق (ع ) : آن گـاه کـه مـوسـى بـن عـمـران در حـال مـنـاجـات و سـخـن گفتن با پروردگارش بود, مردى را زیر سایه عرش خدا دید عرض کرد : اى پروردگار من !این کیست که در سـایه عرش توست ؟
خدا فرمود : اى موسى ! او از کسانى است که بر نعمتهایى که خدا به مردم داده است حسادت نورزیده است .
حسود.
ـ امام على (ع ) : حسود بسیار افسوس خورد و گناهانش دو چندان باشد.
ـ حسود (از بیمارى حسادت ) شفا نمى یابد.
ـ حسود را دوستى نباشد.
ـ حسود آقایى نمى کند.
ـ حسود از تقدیر (خدا) ناراحت و در خشم است .
ـ امام صادق (ع ) : بخیل را آسایش نباشدو حسود را لذت .
ـ حسود آسایش ندارد.
ـ حسود نباید به آرامش دل چشم امید بندد.
ـ امام على (ع ) : آدم حسود زود خشم مى گیرد و دیر کینه از دلش مى رود.
ـ امام صادق (ع ) : حسود هیچگاه بى نیاز نمى شود.
ـ امام على (ع ) : چه بد رفیقى است حسود.
هر متنعمى محسود است .
ـ پـیـامـبـر خدا (ص ) : در بر آوردن نیازهاى خود از کتمان کمک گیرید, زیرا هر صاحب نعمتى محسود واقع مى شود.
حسادت و ایمان .
ـ امام باقر (ع ) : همان گونه که آتش هیزم را مى خورد , حسد ایمان را مى خورد.
ـ امام صادق (ع ) : آفت دین , حسد و خودپسندى و فخر فروشى است .
ـ پـیامبر خدا (ص ) : هان ! بیمارى امتهاى پیشین , یعنى حسادت , به شما سرایت کرده است ,این بیمارى نه موى سر را , که دین را فرو مى ریزاند.
ـ از حسادت بپرهیزید , زیرا حسنات و نیکیها را فرو مى خورد همچنان که آتش هیزم را.
حسد و کفر.
ـ امام صادق (ع ) : ابلیس به سپاه خودمى گوید : میان آنان حسادت و تجاوزگرى افکنید , که این دو خوى نزد خدا برابر با شرک است .
ـ از حسادت کردن به یکدیگر بپرهیزید , زیرا کفر ریشه اش حسادت است .
زیانهاى جسمانى حسادت .
ـ امام على (ع ) : حسادت تن را فرسوده و علیل مى کند.
ـ حسادت بدن را آب مى کند.
ـ حسادت اندوه و دلمردگى مى آورد.
ـ حسود همواره رنجور است .
ـ حسود همیشه ناراحت است هر چند تنش سالم باشد.
ـ شگفت است که حسودان از تندرستى غافلند.
ـ سلامت جسم از کمى حسادت است .
ـ حسادت نتیجه اى جز زیان و ناراحتى که دلت را سست و تنت را بیمار مى گرداند به بارنمى آورد .
حسادت و تقدیر.
ـ پیامبر خدا (ص ) : نزدیک است که حسادت بر تقدیر چیره آید.
ـ نزدیک است که حسادت از تقدیر پیشى گیرد.
نشانه حسود.
ـ امام صادق (ع ) : لقمان به فرزندش گفت : حسود را سه نشانه است :پشت سر غیبت مى کند , رو به رو تملق مى گوید و از گرفتارى دیگران شاد مى شود.
ـ پـیـامـبـر خـدا (ص ) : حـسـود چـهار نشانه دارد : غیبت کردن , چاپلوسى کردن و شاد شدن از گرفتاریهاى دیگران ((5)) .
در موقع احساس حسد چه باید کرد؟
.
ـ پـیـامبر خدا (ص ) : هرگاه فال بد زدى اعتنایى نکن و هرگاه گمان بردى (زود) داورى مکن وچون حسد بردى ستم مکن ((6)) .
حسادت پسندیده .
ـ پیامبر خدا (ص ) :حسادت جز در دومورد روا نیست : رشک بردن به مردى که خداوند به او مال و ثروتى داده و او آن را شب و روزانفاق مى کند و رشک بردن به مردى که خداوند به او قرآن عطا فرموده است و او شب و روز به آن مى پردازد.
منظور از حسادت در این روایت غبطه است : بحار , ج 73 , ص 238.
ـ امـام صـادق (ع ) : مـؤمـن غـبـطـه مـى خورد و حسادت نمى ورزد , منافق حسادت مى ورزد و غبطه نمى خورد.
ـ در پـاسخ به پرسش از آیه ((آن چیزى را که خداوند با آن برخى را بر برخى دیگر برترى داده است آرزو نمى کنند)) فرمود : مرد , زن یا دختر کسى دیگر را آرزو نمى کند, بلکه آرزومى کند که مانند آنها را داشته باشد