به سوی معرفت

وبلاگ آموزشی دینی وقران راهنمایی

به سوی معرفت

وبلاگ آموزشی دینی وقران راهنمایی

اخلاص

اخلاص .

قرآن .

((گفت : سوگند به عزت تو که همه آنان را گمراه مى کنم مگر بندگان مخلص تو را)).
((فقط تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى خواهیم )).
ـ امام على (ع ) : اخلاص عالیترین هدف است .

ـ اخلاص , نهایت است .

ـ اخلاص نهایت دین است .

ـ اخلاص عبادت مقربان است .

ـ اخلاص ملاک و معیار عبادت است .

ـ اخلاص , اوج ایمان است .

ـ اخلاص خوى برترین مردمان است .

ـ رقابت خردمندان و صاحبدلان در خالص گردانیدن اعمال است .

ـ رهایى و نجات در اخلاص است .

ـ پـیامبر خدا (ص ) : جبرئیل از جانب خداى عزوجل خبر داد که اخلاص سرى از اسرار من است و من آن را به دل بندگانى که دوستشان دارم , مى سپارم .

ـ امام على (ع ) : هر عملى را که خالص انجام دهى در آخرت به هدفى دست مى یابى .

ـ پیامبر خدا (ص ) : تفاوت و برترى درجات مؤمنان بر یکدیگر به اخلاص است .

ـ براى خدا کار کن , تو را از همگان کفایت مى کند.
ـ امام على (ع ) : غایت یقین اخلاص است .

ـ مـصـبـاح الـشریعه : امام صادق (ع )فرمود : بنده باید در تمام حرکات و سکنات خود نیت خالص داشـتـه بـاشـد , زیرا اگر چنین نباشدغافل است و غافلان را خداوند چنین وصف کرده است که ((آنان همچون چارپایانند و بلکه گمراهترند)).
ـ امام صادق (ع ) : خداوند عزوجل نعمتى بالاتر از این به بنده اش نداده است که در قلبش جز خدا نباشد.
ـ امـام عـلـى (ع ) : خوشا آن که عمل و علمش , دوستى و دشمنى اش , انجام دادن و رها کردنش ,سخن و سکوتش و کردار و گفتارش فقط براى خدا باشد.
ـ خوشا آن که عبادت و دعایش را براى خدا خالص گرداند و آنچه مى بیند دلش را به خود مشغول نسازد و آنچه مى شنود او را از یادخدا غافل نکند وبه سبب آنچه به دیگران داده شده سینه اش را غم و اندوه نگیرد.
ـ امام سجاد (ع ) ـ در مناجات ـ : جهاد ما را در راهت وکوشش ما را مصروف طاعت خود گردان و در معامله با خودت نیتهایمان راخالص کن .

ـ پـیـامـبـر خـدا (ص ) : سـه چیز است که دل مرد مسلمان در آنها آمیخته با ناخالصى نمى شود: کارمخلصانه براى خدا , خیر خواهى و نصیحت رهبران مسلمانان و همراهى با جامعه مسلمانان .

ـ همانا خداوند این امت را به سبب ناتوانان آنها و دعا و اخلاص و نمازشان یارى و پیروزى داد.

دشوار بودن اخلاص .

ـ امام على (ع ) : پاک کردن عمل (ازناخالصیها) بهتر از خود عمل است .

ـ خـالـص گـردانیدن عمل سخت تر ازخود عمل است و پاک کردن نیت از فساد و نا خالصى براى عمل کنندگان از جهاد طولانى دشوارتر است .

ـ امام صادق (ع ) : پایدارى بر عمل تاآنجا که خالص شود , سخت تر از خود عمل است .

کافى بودن کار اندک اما مخلصانه .

ـ پیامبر خدا (ص ) : دلت را خالص گردان , کار اندک تو را بس است .

ـ دینت را خالص گردان , کار اندک تو را کفایت است .

ـ از سـخنان خداى تعالى به موسى (ع ) :اى موسى ! هر کارى که براى من انجام شود اندکش زیاد است و آنچه براى غیر من انجام گیردزیادش ناچیز است .

مخلص .

ـ پـیامبر خدا (ص ) : خوشا به حال مخلصان , آنان چراغهاى هدایتند و هر فتنه تیره اى به سبب آنها زدوده مى شود.
ـ امـام عـسـکـرى (ع ) : اگـر همه دنیا را یک لقمه کنم و آن را در دهان کسى گذارم که از روى اخلاص خدا را عبادت مى کند, به نظرم در حق او کوتاهى کرده ام .

ـ امـام على (ع ) : خدا را بندگانى است که با دل و درونى خالص با وى معاملت مى کنند و خداوند نیز پاداش خالص خود را به آنان مى دهد, اینان در روز قیامت نامه هاى اعمالشان خالى است و چون در برابر او بایستند آنها را از رازى که با او در میان گذاشته اند پرکند.
ـ امام صادق (ع ) ـ به مفضل بن صالح ـ : همانا خداوند را بندگانى است که خالصانه باوى معاملت کـنـنـد و خدا نیز از اجر و پاداش خالص خود به ایشان دهد اینان کسانى هستند که در روز قیامت نـامـه هـاى اعـمالشان خالى است و چون در برابر خداى تعالى بایستند آنها را از رازى که با وى در مـیـان گـذاشـتـه انـدپرکند (راوى مى گوید:) عرض کردم : سرورم ! چرا چنین است (نامه هاى اعمالشان سفید وخالى است ) ؟
فرمود : زیرا خداوند شان آنان را بالاتر از این قرار داده که فرشتگان نگهبان ازرابطه میان خود و ایشان آگاه شوند.
ـ امـام عـلـى (ع ) : کـجـایـند آنان که اعمال خودرا براى خدا خالص گردانیدند و دلهایشان را با جایگاههاى یاد خدا پاک کردند.
ـ جبرئیل (ع ) ـ در پاسخ به سؤال پیامبر از اخلاص ـ : مخلص کسى است که از مردم هیچ نخواهد تا خود بدان دست یابد و هرگاه بدان دست یافت خشنود شود و هرگاه چیزى از آن نزدش باقى ماند بـه دیـگـران بخشد , زیرا کسى که از مخلوق چیزى نخواهد به عبودیت براى خداى عز و جل اقرار کـرده اسـت و چون به نیاز خود رسید و خشنود گشت از خدا خشنود شده است و خداى تبارک و تـعـالـى از او خـشنود است و هرگاه آنچه برایش باقى مانده براى خداى عزوجل ببخشد به مرتبه اعتماد به پروردگارش رسیده است .

ـ امـام هـادى (ع ) : اگـر مـردمـان هـریـک بـه وادى و دره اى رونـد من به وادى آن مردى قدم مى گذارم که خداى یگانه را مخلصانه عبادت مى کند.
ـ پـیـامـبـر خـدا (ص ) : عـالـمـان همه به هلاکت درافتند مگر آنان که به علم خود عمل کنند و عاملان همه هلاک شوند, مگر آنان که از روى اخلاص کار کنند و مخلصان درخطرند.

اخلاص موسى (ع ).

ـ در داستان موسى وشعیب (ع ) آمده است : زمانى که موسى نزد شعیب رفت , شعیب آماده خوردن شـام بـود پـس , بـه موسى گفت : اى جوان ! بنشین شام بخور موسى گفت : پناه به خدا شعیب گـفـت : چـرا؟
مـگر گرسنه نیستى ؟
موسى گفت : چرا, اما مى ترسم این پاداش آبى باشد که به دخـتـرانت دادم , من از خاندانى هستم که اگر همه زمین پر از طلا شود کمترین کار آخرت رابه آن نمى فروشیم شعیب گفت :اى جوان ! به خدا این پاداش آن کار تو نیست , بلکه میهمان نوازى و اطعام رسم و عادت ما وپدران ماست در این هنگام موسى نشست و شام خورد.

نقش اخلاص در پذیرفته شدن اعمال .

ـ پـیـامـبر خدا (ص ): هرگاه کارى کردى , آن راتنها براى خدا انجام ده , زیرا او تنها اعمال خالص بندگانش را مى پذیرد.
ـ اعمال خود را براى خدا خالص گردانید, زیرا خداوند نپذیرد مگر آنچه را که خالص براى او باشد.
ـ خداى تعالى تنها آن عمل را مى پذیردکه خالص و محض رضاى او باشد.
ـ امام على (ع ) : نماز به قیام و قعود تو نیست , بلکه نماز آن است که از روى اخلاص و تنها از روى خدا خواهى باشد.
ـ امـام صـادق (ع ) : خـداى تـعـالـى فـرمـوده است : من بهترین شریک هستم , هر کس در عمل خودبراى من شریک بیاورد هرگز آن را نپذیرم , مگر عملى را که خالص براى من باشد.

غیر مخلص .

ـ امام على (ع ) : اگر هوى و هوس از میان برود , غیر مخلص از عمل شانه خالى کند.
ـ اعمال همه بر باد است مگر آنچه از روى اخلاص باشد.
ـ هرکه مقصدى جز خدا داشته باشدگم و تلف شود.

دین خالص .

قرآن .

((آگاه باشد که دین خالص از آن خداست )).
((بـگـو : مـن مـامـور شده ام که خدا را بپرستم و براى او دین را خالص گردانم و فرمان دارم که نخستین مسلمانان باشم )).
ـ امـام صادق (ع ) : هرکس از روى اخلاص بگوید ((لا اله الا اللّه )) به بهشت رود و اخلاصش به این است که ((لا اله الا اللّه )) او را ازآنچه حرام کرده باز دارد.
ـ پیامبر خدا (ص ) : اى مردم ! هرکس از روى اخلاص گواهى دهد که خدایى جز اللّه نیست وهیچ چیز دیگرى را به این شهادت خود نیامیزد و با این حال خدا را دیدار کند وارد بهشت شودعلى بن ابـى طـالـب , صـلـوات اللّه علیه , برخاست و عرض کرد : اى رسول خدا ! پدر و مادرم فدایت باد , چگونه آن را با اخلاص و بدور از هر شائبه اى بگوید , بیان فرما تا بدانیم .

پیامبر فرمود : آرى , آزمندى به دنیا و به دست آوردن آن از راه غیر حلال و دل خوش کردن به آن و مـردمانى هستند که سخنان نیکان را بر زبان مى رانند اما رفتارستمگران را در پیش مى گیرند کـسـى کـه از ایـن خـصلتها پاک باشد و ((لا اله الا اللّه )) بگوید و خداى عز و جل را دیدار کند , به بهشت رود و کسى که دنیا را چنگ زند و آخرت را واگذارد به دوزخ ‌رود.
ـ امام على (ع ) : اخلاص کامل , دورى کردن از گناهان است .

ـ پیامبر خدا (ص ) : دورى کردن از حرامها کمال اخلاص است .

حقیقت اخلاص .

ـ پـیـامـبـر خـدا (ص ) : هر حقى را حقیقتى است و بنده به حقیقت اخلاص نرسد مگر آن گاه که دوست نداشته باشد در برابر کارى که براى خدا مى کند تمجید و ستایش شود.
ـ ابوثمامه : حواریون به عیسى (ع ) عرض کردند : یا روح اللّه ! مخلص خدا کیست ؟
فرمود:کسى که براى خدا کار کند و دوست نداشته باشد مردم براى آن او را بستایند.
ـ پـیامبر خدا (ص ) : نشانه مخلص چهار چیز است : قلبى سلیم دارد , اعضا و جوارحش تسلیمند , خیرش به دیگران مى رسد و از بدى کردن خوددار است .

ـ امـام صـادق (ع ) : عـمـل خالص آن است که نخواهى کسى جز خداى عز و جل , تو رابر انجام آن بستاید.
ـ امـام عـلـى (ع ) : کـسـى که ظاهر و باطنش و کردار و گفتارش یکى باشد, امانت را پرداخته و عبادت را خالص گردانیده است .

ـ عـبـادت خـالـص ایـن است که آدمى جز به پروردگار خویش امید نبندد و جز از گناه خویش نترسد.
ـ امـام بـاقر (ع ) : بنده , خداى را چنان که حق عبادت اوست عبادت نکند مگر آن گاه که از همه خـلـق بریده , به خدا روى آورد دراین هنگام خداوند فرماید این خالص براى من است و به لطف و کرم خویش او را پذیرا شود.
ـ امام على (ع ) : پارسایى , سرشت و خوى مخلصان است .

ـ خداوند روزه را واجب کرد تا اخلاص بندگان را بیازماید.
ـ ابو حامد غزالى , بعد از بازگو کردن سخنان بزرگان درباره حقیقت اخلاص , مى گوید : دراین بـاره اقـوال زیـاد است ولى با روشن شدن حقیقت , نقل همه آنها فایده اى در بر ندارد بیان کافى و شـافى در این موضوع همان بیان سرور جهانیان است که وقتى از آن حضرت درباره اخلاص سؤال شد , فرمود : اخلاص آن است که بگویى پروردگار من خداست و سپس , همچنان که فرمان دارى , بـر ایـن گفته خویش پایدار مانى یعنى هوى و هوس و نفس خود را نپرستى و جز پروردگارت را پـرسـتش نکنى و درعبادت او , همچنان که خداوند فرمانت داده است , پشتکار به خرج دهى این اشاره به چشم نداشتن به هیچ چیز جز خداى عز و جل است و این همان اخلاص حقیقى است .

آنچه اخلاص مى آورد.

ـ امام على (ع ) : علت اخلاص یقین است .

ـ اخلاص میوه یقین است .

ـ اخلاص عمل ناشى از نیروى یقین و درستى و پاکى نیت است .

ـ اخلاص میوه عبادت است .

ـ اخلاص عمل (برخاسته از) یقین است .

ـ خلوص نیت به اندازه شدت دیندارى است .

ـ میوه دانایى (به مبدا و معاد) اخلاص عمل است .

ـ آروزوهایت را کم کن , اعمالت خالص مى شود.
ـ گام اول اخلاص چشم امید برکندن ازدست مردمان است .

ـ ریشه اخلاص نومید شدن از دست مردمان است .

ـ کسى که خواهان آنچه نزد خداست باشد, عمل خود را خالص گرداند.
ـ امـام بـاقـر (ع ) : وجـود شر و بدى را باحضور علم از خود بران و با عمل خالصانه وجود علم را به کـارگـیـر و در عـمـل خـالص با هوشیارى شدید از غفلت دورى کن و با خوف راستین (از خدا) هوشیارى کامل را به دست آر.

موانع اخلاص .

ـ امام على (ع ) : کسى که هوى و هوس بر او چیره باشد, چگونه اخلاص تواند داشت .

ابـو حامد غزالى در توضیح حقیقت اخلاص نوشته است : همچنان که اگر عشق خداى عز و جل و آخـرت بـرجان کسى چیره شود رفتارهاى معمولى او نیز رنگ آن را به خود مى گیرد ومخلصانه مـى شود , کسى که حب دنیا و برترى و ریاست ـ و به طور کلى محبت غیرخدا ـ برجانش مستولى گـردد نیز همه حرکات و رفتارهاى عادیش ویژگى آن را به خود مى گیرد و نمازو روزه و سایر عباداتش سالم نمى ماند مگر به ندرت بنابراین , براى درمان درد بى اخلاصى بایدلذتهاى نفسانى را درهـم شکست و چشم طمع از دنیا برید و یکسره آخرتى شد , به طورى که این خوى بر دل چیره شود در چنین وضعى اخلاص کارى آسان مى شود چه بسیار اعمالى که انسان براى انجام آنها خود را به رنج و زحمت مى اندازد و گمان مى برد که براى خدا مى کند حال آن که سعى بیهوده مى برد, زیـرا از آفـت آنها بى خبر است از قول یکى از همین افراد نقل مى شود که گفت : من نمازهاى سى سـال خود را که در مسجد در صف اول جماعت خوانده بودم قضا کردم , زیرا یک روز به دلیلى در آمـدن بـه مسجد تاخیر کردم و در صف دوم جماعت به نمازایستادم و از این که مردم مرا در صف دوم دیـدند خجالت کشیدم از آن جا فهمیدم که من از این که مردم مرا در صف اول ببینند ناخود آگاه خوشحال مى شده ام و آرامش دل پیدا مى کرده ام .

آثار و پیامدهاى اخلاص .

ـ پـیـامـبـر خدا (ص ) : هیچ بنده اى چهل بامداد براى خدا اخلاص نورزید مگر آن که چشمه هاى حکمت از دلش به زبانش جارى شد.
ـ خداى عز و جل فرماید : هرگاه دل بنده ام را بنگرم و دریابم که از روى اخلاص و براى خشنودى من طاعتم به جا مى آورد , راستگردانى و تدبیر او را خود به عهده گیرم .

ـ امـام صـادق (ع ) : هـمه اشیا در برابرمؤمن خاشعند و از هیبت او مى هراسند سپس فرمود: اگر براى خدا اخلاص ورزد خداوند همه چیز , حتى گزندگان و درندگان زمین و پرندگان هوا را از او بترساند.
ـ امـام سـجاد (ع ) : حق خداى بزرگ بر تو این است که او را بپرستى و شریکى برایش قائل نشوى , اگر از روى اخلاص چنین کنى ,(خداوند) کفایت کردن کار دنیا و آخرت تو را به عهده گیرد.
ـ امام على (ع ) : غایت اخلاص رهایى و خلاص است .

ـ مخلص سزاوار اجابت (دعا) است .

ـ چون اخلاص تحقق یابد دیده بصیرت روشنى گیرد.
ـ به سبب اخلاص , اعمال (به درگاه خدا) بالا مى رود.
ـ اگر نیتها خالص شود اعمال پاکیزه گردد.
ـ هر که نیت را خالص گرداند از پستى دور ماند.
ـ موفقیت کارها به خالص کردن نیتهاست .

ـ اخلاص داشته باش , کامروا مى شوى .

ـ هر که اخلاص ورزد به آرزوهایش برسد.
ـ امـام کـاظـم (ع ) : مسیح (ع ) فرمود : اى بندگان بد ! گندم را پاک و تمیز کنید و خوب آردش نـمـایـیـد تـا طعم آن را بچشید و گوارایتان گرددهمچنین ایمان را خالص و کامل گردانید تا شیرینى آن را بیابید و سرانجامش شما را سود رساند.
ـ در کتاب ادریس (ع ) آمده است : آن که ایمانش خالص باشد, دینش سالم و در امان ماند.
ـ امـام سجاد (ع ) ـ در دعا ـ : خدایا ! بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را از کسانى قرار ده که در مـیـان خـانـه هـاى سـتمگران (براى نابود کردن آنها) جستجو مى کنند و از همدمى با نادانان مى گریزند و با روشنایى اخلاص به سوى مراتب عالیه بالا مى روند.
ـ امـام عـلى (ع ) : خداوند با اخلاص و یکتاپرستى گره حقوق مسلمانان را محکم کرد (زیرالازمه اخلاص و یکتاپرستى حفظ حرمت حقوق مسلمانان و زیر پا نگذاشتن آنهاست ).

میان اخلاص و ریا.

ـ امـام باقر (ع ) : میان حق و باطل جز کم خردى (حایل ) نیست عرض شد : چگونه , اى زاده رسول خـدا ؟
فرمود : بنده کارى را که موجب رضاى خداست براى غیر خدا انجام مى دهد در صورتى که اگر آن را محض رضاى خداانجام مى داد, زودتر به هدف خود مى رسید تا براى غیر خدا انجام دهد .

                                                                            برگرفته از:  میزان الحکمه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد